loading...
طنزیران - بزرگترين سايت طنز كشور
علي عباسپور بازدید : 2587 سه شنبه 24 تیر 1393 نظرات (0)

به نام خالق خیر و درستی

خداوند وقار و تندرستی

به یادم هست در ترم بهاره

گرفتم مچ ز یک آتیش پاره

که وقت امتحان بود آن گلندام

کف دستش پر از اعداد و ارقام

به دست دیگرش مانند انجیل

یکی طومار مشحون از فرامیل

تغیّر کردم و گفتم به تندی:

که ای دختر - که خیلی هم بلوندی - !

نمی دانی که این کاری حرام است؟

جوابم داد: این حرفا کدام است؟

تقلب خود به غیر از مشورت نیست

عزیزم مشورت که معصیت نیست

تقلب افتخار عالمان است

تقلب شیوه مستضعفان است

بلی ما هم فقیر علم هستیم

خراب نمره و جزوه پرستیم

تقلب چیست؟  ایثاری اثیری

ز یک شاگرد تنبل، دستگیری

به آنی از کرج تا برمه رفتن!

ره صد ساله را یک ترمه رفتن

زکات علم می باشد تقلب

برات حِلم می باشد تقلب

بسا با یک جواب زیر پایی

گشوده گشته باب آشنایی

جواب تست ها بر هم گشودند

سپس با یکدگر وصلت نمودند!

مراقب کیست؟ یک جاسوس مزدور

که می گوید منم مامور و معذور

مراقب به که با ما یار باشد

همیشه محرم اسرار باشد

تقلب کن برادر تا توانی

که تا مثل خودت در گل نمانی!

چرا اینقدر اخلاق تو گند است؟

که از تو بوی الرحمن بلند است

تقلب منحصر درامتحان نیست

فقط مختص ما دانشجویان نیست

بسا شخصا که با قلب حقیقت

رسیده بر منال  و مال و مکنت

بسا کاسب که با سوگند دینی

به تو قالب کند یک جنس چینی

خلاصه گفت و گفت آن بچه قرتی

برایم خواند آخر یک دوبیتی:

"دلی دارم خریدار تقلب

کز او گرم است بازار تقلب

لباسی بافتم بر قامت دل

ز پود عشوه و تار تقلب"

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 71
  • کل نظرات : 11
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 3
  • آی پی دیروز : 10
  • بازدید امروز : 8
  • باردید دیروز : 13
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 8
  • بازدید ماه : 228
  • بازدید سال : 1,178
  • بازدید کلی : 32,346